ترجمه مقاله

تازه‌وارد

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت وارد، جدیدالورود، جدیدالاستخدام، استخدام جدید بازدیدکننده، مهمان [◄ مهمانی 882] مهاجر، کوچ‌کننده مهاجم، عوامل نفوذی، خارجی سالِ اولی، مبتدی، نوآموز شخص مبارز تازه‌کیش، شخص تغییر‌یافته نورسیده، نورس، ناشی
ترجمه مقاله