تنظیم
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نظم
نظیم، ساماندهی، آرایش، تعدیل، انتظام، ترتیب
آرایش، صفآرایی، استقرار
گردآوری، تدوین، اجتماع، سازماندهی، تجدید سازمان، بهبود
تمرکز، اداره، مدیریت
برنامه ریزی، آمادگی
تعیین، طبقهبندی
درجهبندی، اندازهگیری
استمرار، تداوم
فرموله کردن، ساخت، تشکیل
نتیجۀ تنظیم: سیستم، نظام، هیئت، سازمان▼
آرایه، نظم
تنظیمآهنگ، ارکستراسیون، تنظیم ساز، کوک ◄ موسیقی
ساختار
دفتر ثبت، پیشینه
کاتالوگ، جدول، فهرست
تلخیص
برنامهریزی، ساماندهی، برنامه
برقراری نظم و آرامش، تشنجزدایی، دتانت، برقراری صلح
تشکیل تیم، یار گرفتن، یارکشی، یارگیری
رفع ابهام، شفافسازی
نسقبندی