تهیدست
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
ره، بیچیز، مستحق، نیازمند، محتاج، بیبضاعت، مسکین، درمانده، ناچار، ناتوان، مفلوک، فلکزده، علیل، ذلیل، آسمانجل، آسوپاس، ندار، نادار، ناک، بیمایه، تنگدست، بیپول، بیبرگونوا، بیبرگوساز، بیسروسامان، بیسامان، پاپتی، پابرهنه، عور، مستضعف، مستمند، تهیمایه