ترجمه مقاله

توانا

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: علیت قابل، قادر، مسلط، نیرومند، توانمند، پرزور، پرقدرت، قدرتمند، قوی، مقتدر، قدیر باعُرضه، بادست‌وپا، زرنگ، باکاره، باوجود، استخوان‌دار، دارای نفوذ، صاحب‌اعتبار، پیا، مسلط، بانفوذ مالک بزرگ افضل، برترین صالح، خبره موثر، کارآ، موفق متجاوز، زورگو، جنگجو فعال، جاری، حاکم، غالب، برقرار گریزناپذیر، وادار کننده، اجباری قاطع، خشن، شدید بالنده، افزاینده
ترجمه مقاله