ترجمه مقاله

ثبات فکری نداشتن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام فکری نداشتن، تحت تأثیر قرار گرفتن، تغییر عقیده دادن، بی‌عزم بودن بازی درآوردن، احمقانهرفتار کردن، احمقانه بودن دمدمیبودن بایک غوره سردیش شدن ... شوخی کردن، سربه‌سر گذاشتن [◄ظریف سخن گفتن 839] باچیزی لاس زدن، بازیچه عوض کردن، هرلحظه باچیزی مشغول بودن به‌سرش زدن جایی بند نشدن، متغیر بودن
ترجمه مقاله