ترجمه مقاله

جلو بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد جلو بودن، روبروی کسی بودن، جلوی چشم بودن، مقابل بودن، دم دست بودن مقابله کردن، روبرو شدن به‌پیش رفتن، پیش دویدن پیشدستی کردن، پیشتاز بودن
ترجمه مقاله