حزب
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی)
] حزب، پولیتبورو، کمیته
جناح، خط، جمعیت، گروه، دسته، تروپ، باند، شاخه، فرقه، تیره
حزبسیاسی، چپ، راست، میانهرو، لیبرال، آزادیخواه، ملی، ملیگرا، ملیون، کمونیست، اشتراکی، تندرو، رادیکال، فاشیست، اجتماعی
حزب جمهوری اسلامی، حزبالله
دمکرات، جمهوریخواه، سوسیال دمکرات، کارگر، محافظهکار، سوسیالیست، لیبرال، حزب باد
مکتب سیاسی، مکتب، مرام، عقیده، مسلک، سلک، مذهب، جهانبینی، فلسفه
اُپوزیسیون، فرد مخالف
دستهبندیغیرتشکیلاتی ◄ جماعت▼