ترجمه مقاله

خودرأی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام أی، خودسر، کله‌خر مستبد، سختگیر، سنگدل، بیرحم متمرد، یاغی، نافرمان، گردنکش، وحشی، سرکش ستیزه‌جو، لجوج، چموش، لج‌باز، مصرّ، قهرکرده، قهر، کله‌شق▲ هرزه، غیر‌تائب قاطع، مطمئن خرافاتی، جزم، متعصب، غیور، مغرور، ازخودراضی آتشی‌مزاج، زودغضب، تندطبع آدم‌خودرأی، آستین‌سرخود
ترجمه مقاله