دارایی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
رایی، مال، مایملک، مایه، حق، سرمایه، ثروت
اموال منقول و غیرمنقول، مِلک، مِلک شخصی، سهم، متصرفات، مایتعلقبه، علاقه، متعلقات، داروندار، مالومنال، دارایی و بدهی، اثاثیه، اسباب، اشیا، چیزها، ابوابجمع، مایتعلقبه
مِلک به معنی مستغلات◄ مِلک▼
سرمایهگذاری، کارخانه، دارایی ثابت، ماشینآلات
کالا، موجودی انبار، مالالتجاره
داراییهای پولی، پرتفوی سرمایهگذاریها، سهام، اوراق بهادار ◄ سند مالکیت
سهامداری، حقالشرکه، شراکت
ماترک، میراث، ارث، مال موروثی ◄وراثت
جهیزیه، مهریه▼
موقوفه، مال وقفی، مباحات
اثاث خانه، سامان، مبلمان، اسباب و وسایل زندگی
باروبنه، محموله، بار، مظروف
عین، اموال موجود
دارایی نامشهود، سرقفلی
مایملک شخصی، اموال شخصی
اختراع (ثبتشده)، حق اختراع، حقوق تألیف، حقوق معنوی، مالکیت معنوی، حق انحصاری، علائم تجاری ◄ انحصارات
امتیاز، پروانه ◄ مجوز
خیرات، اعانه، کمکهزینه تحصیلی، بورس، کمکهای بلاعوض
حقوق مالکانه، درآمدناشىاز املاک و مستغلات، حقوق راجعه، منفعت، حق استفاده، ارتفاق، حقابه، نسقبندی، حق دسترسی، دستیابی، حق عبور
وفورنعمت، فراوانی، خیروبرکت، وفور، برکت
انتقال ملک
مالکیت، تعلق
مالالصلح، مالالکفاله، مالالمصالحه، مالالمضاربه
مشترکفیه، مستملک، ملکی
تقسیمات حسابداری دارایی: ~ جاری، ~غیرجاری، ~ ثابت، سرمایهگذاریها، ~ کوتاهمدت، ~ بلندمدت
اموال عمومی، انفال، مباحات، مشاعات ◄ مالکیت مشاع