ترجمه مقاله

دانا

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نتیجۀ استدلال فهمیده، فهیم، خردمند، بزرگ، باسواد، تحصیل‌کرده، دبیر، فرهیخته، محقق دانایان، فرهیختگان، خردمندان، اصحاب رای، خبرگان، پیران قوم، بزرگان، اساتید، عقلا، علما، مفاخر، اعلام حکیم، خردمند، عالِم، فاضل، رایزن، دانشمند، مشاور، خبره، مهندس، متخصص، شخص کارشناس، دبیر، آموزگار ملا، علامه، عالم دینی، هاتف، اُراکل، سروش عارف، فیلسوف، روشنفکر جادوگر خداوند رای، اصحاب ‌رای ریش‌سفید، پیر، کدخدا، مرشد، قطب، پیرخرابات، پیر مغان، کاهن، پیر دیر، شخص پیر نابغه، نادره، مغز، نخبه، فرد مهم آزاداندیش، آزادفکر [صورت صفتی:] ◄ عاقل، دانا، آموخته
ترجمه مقاله