ترجمه مقاله

دانسته {1

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نتیجۀ استدلال دانش]}، معلوم، بدیهی، مسلم، قطعی، بلاشک، شنیده، آموخته، دیده‌شده، شناخته‌شده، آشنا، جاافتاده، مشهور، معروف، منتشرشده، چاپ‌شده مرسوم، عام به‌یادمانده، قابل درک عرفی، سنتی
ترجمه مقاله