درآمد
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
َشت، حقوق، مستمری، مقرری، حقوق بازنشستگی، حقالزحمه، دسترنج، پژوهانه، حقالتحقیق، اجرت، مواجب، برداشت، مبلغ پرداختی
حق دلالی، کمیسیون، پورسانت، حقالعمل، کارمزد
حقوق پایه، پاداش، عیدی، اضافهکاری، حق جذب، مزایا، بازخریدخدمت، ازکارافتادگی، مددمعاش، کمک عائلهمندی، وظیفه، خرج، حق ایابوذهاب
مساعده، وام، استقراض، علیالحساب، دریافتی، خالص دریافتی، عایدی، عواید، مداخل، دخل
رزق، روزی، معیشت، دشتِ سرِشب
درآمد اجاره، رانت، سود، مارجین، کارمزد، نفع، استفاده، صرف، صرفه، بهره، ربح، فرع، افزایش سرمایه▼
نتیجه، محصول، فروش
ارثیه، مالالارث، وراثت
افزایش ارزش، درآمد احتکار
کرایه، اعطای وام
عوض، اجر، سزا، پاداش
انعام، پرداخت، رشوه، هدیه
جعال