درد
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ آلی
رد، ناراحتی، زحمت، الم، تألم، رنج
تیر، نیش، دردسخت▼
درد زایمان
پریشانی، زجر، تعب، سینهسوزی، عذاب، دردِبیدرمان، خونِ دل، فلاکت، رنج
زوال
دردناکی
رغبت، عشق، خواهش و طلب بسیار، میل
غمخواری
شکنجه، تنبیه، مجازات بدنی
اشکنک
خارش