ترجمه مقاله

دفع کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت دفع کردن، راندن، رد کردن، دور کردن، پس زدن رم دادن، هی کردن، دوانیدن، دواندن بیرون کردن، خارج کردن، بیرون فرستادن میل نداشتن طرد کردن بالا آوردن [دفع بدنی] وحشت انگیختن
ترجمه مقاله