ترجمه مقاله

دمدمی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام ، بوالهوس، بلهوس، متلون، هوس‌باز، تفننی، متفنن، بازیگوش، بی‌مسئولیت، سبک‌سر بی‌عار، بی‌عفت، بی‌وفا، خائن بی‌هدف، بی‌انگیزه، جبلی، بلاتکلیف، پنطی دهن‌بین، بی‌ثبات، همواره متغیّر عضو حزب باد احساساتی، نامعقول، بی‌انضباط، بی‌نظم، بی‌تربیت، خودسر، خودرأی، صفرایی‌مزاج، تندطبع، غیرقابل پیش‌بینی، سبک، بی‌عقل، [◄ نادان 491] هیستریک، شوریده وسواسی، سخت‌گیر، اهل مد، مشکل‌پسند خیالباف، خیالاتی، غریب، دمدمی‌مزاج بوقلمون صفت، فرصت‌طلب
ترجمه مقاله