دورافتادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، دوردست، پَرت، غیرقابل دسترس، دستنیافتنی، دورازدسترس، دنج، خلوت آنطرف دنیا، خارجه، فراسوی دریاها، ماورای بحار کاملاً جدا محروم