ترجمه مقاله

دور زدن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: شکل ر چیزی رفتن، پیچیدن، درمدار بودن، چرخ زدن، گردیدن، پیچ‌خوردن، تاب خوردن، خمیدن، حلقه زدن، چنبره زدن، گرد خود برآمدن، به‌خود پیچیدن غلتیدن (غلطیدن)، دور محور خود چرخیدن، چرخیدن
ترجمه مقاله