دوستداشتنی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات بین فردی
، محبوب، مورد علاقه، مورد پسند، خواستنی، مقبول، دلنشین، نازنین، دلربا، پسندیده، خوشایند، پاکیزه، همهپسند، مطبوع، مجید، مردمپسند، مطلوب
گرامی، گرانمایه، محترم، عزتمند، عالیقدر، ارجمند، شایسته، معزز، اشرف، انور
مؤدب، زیبا، عشوهگر، جذاب، افسونگر، طناز، لوند، ملیح، بانمک، نمکین، جاذب، انگیزنده
دلربا، سروقد، پریپیکر، [برای واژههای بیشتر رک a تحت “اسماء معشوق“]
باب دندان، نازینازی، تودلبرو، مکش مرگما