ترجمه مقاله

دیندار

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مذهب ، باخدا، مؤمن، باایمان، خداشناس، مسلمان، عامل، متشرع، متوکل، مخلص، مسلم، معتقد، مقلد، عابد، زاهد، خداترس، باتقوا دینی، مذهبی، مقدس، روحانی، مسجدی موحد، خداپرست، اهل کتاب، یگانه‌پرست مسلمان‌زاده متبرک [حالت اسمی ◄ آدم دیندار▲]
ترجمه مقاله