زیبا کردن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات فردی
ن، آرایش کردن، آراستن، ساختن، پیراستن، ابرو [زیر ابرو] برداشتن، ناخن را حنا گرفتن، بزک کردن، بندانداختن، حنابستن، سرخاب سفیداب مالیدن، تیپ کردن، خوشگل کردن
لباس پوشاندن
شانه کردن (کشیدن)
سلمانی کردن، تراشیدن، ریش زدن، برداشتن، زدودن، پاک کردن