سرگرمی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات فردی
رمی، تفریح، مشغولیت، گردش، بازی▼، تفریحات سالم، وقتگذرانی، اشتغال
تماشا، تفرج، گردش، هواخوری، گشت، گذار، گشت وگذار، سیر، سیاحت، مسافرت زمینی
انبساط خاطر، لذتبخشی
نمایش، هنر تئاتر
مهمانی، پذیرایی، سور
شوخی، بازی، خوشمزگی، مزاح، خوشطبعی، شوخطبعی، مسخرگی، ظرافت طبع
لهو، لعب
چشمچرانی
تماشا، نظاره، بازدید
بطالت، یللی، فراغت، مجال