سستکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ، خواباندن، خوابکردن، تسکین دادن، ملایم کردن، فلج کردن، بیحس کردن مانع حرکت شدن، غلوزنجیر کردن