شکار
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
شکار چارپا (شکاربزرگ)، ماهیگیری، شکار پرندگان
مراحلشکار چارپا: کولهکش، باد چاق کردن، دید، دوربین کشیدن، پاک کردن، تیراندازی، کولکردن، پوست کندن، تاکسیدرمی، خیکی، خیکی کامل، پخت، پخت چارسنگ
افراد شرکتکننده در شکار، شکارچی▼، بلد، راهنما
موضوع شکار، شکار بزرگ، چارپا، کل، بز، قوچ، میش، گوزن، آهو، جبیر، پرندگان، فاخته، کبک، کبک چیل، تیهو، قرقاول، باقرقره، سینهسیاه، کبوتر، مرغابی، غاز، شکار ممنوع، شکار حمایتشده
محل شکار، شکارگاه، نخجیرگاه، مقررات شکار، پروانۀ شکار، ادارۀ حفاظت محیط زیست، شکاربانی، منطقۀ حفاظتشده، فصل شکار
وسایل شکار، لباس شکار، لباس خاکی، چاقو، کارد، تفنگ گلوله، دوربین، تلسکوپ، گلوله، فشنگ، گرین فشنگ، سرب، نقاب مس، تفنگساچمهزنی، خردهزنی، سرپُر، تهپُر، کالیبر، سگ شکاری، پوینتر، ستر، بو دادن سگ
ماهیگیری، لانسه، سوزن، پشه، قلاب