ترجمه مقاله

شیء بی‌جوهر

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه چیز جزئی، چیز ضعیف بطالت، حماقت رویا، افسانه، فانتزی، وهم شایعه، غیبت، حرف بیخودی، حرف مفت غلو، اغراق چوپان دروغگو، اعلامخطر دروغین، اخطار دروغین تظاهر، خودنمایی، تشریفات آدم پوشالی، بی‌مقدار، شخص بی‌اهمیت گفتار گزاف، ژاژخایی، انسان لافزن، شخص متکبر شخصیتداستانی، شخصیت افسانه‌ای، پری اسممستعار، اسم بی‌مسما
ترجمه مقاله