طرفدار
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اخلاقیات
دار، هواخواه، پوزشخواه، حافظ، حامی، پشتیبان، پشت، پناه، پشت و پناه، محافظ، فریادرس، دادرس، نگهدار، پاسدار، ملجأ
وکیل مدافع، وکیل دعاوی، شاهد، نماینده، حقوق
کفیل، قیم
علاقمندان ◄ پیرو
محافظ، بادیگارد
مددکار، یار
حارس، ظهیر، همپشت، مُجیر