ترجمه مقاله

عارضی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: وجود عارضی، عرضی، خارجی، بیگانه، بیرونی [مجرد] ازبیرون به‌دست‌آمده، اکتسابی، کاشته‌شده، القاشده، تلقین شده متعالی، مافوق، برتر ظاهری، بیرونی [فضا] کمکی، الحاقی، فرعی، زاپاس، ضمیمه، اضافی، افزوده شده ◄ جمع‌شده تصادفی، اتفاقی غیر ضروری فرعی، زیردست، مرئوس، تابع، کهتر
ترجمه مقاله