ترجمه مقاله

عام بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نظم ] عام بودن، همه جا مصداق داشتن، شامل بودن عمومیت یافتن، رواجیافتن، شایع شدن، احیا شدن، عام شدن، تداول یافتن، رایج شدن، فراگرفتن معمول بودن، عادت داشتن تداول داشتن، رایج بودن
ترجمه مقاله