عدماتحاد
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: کمیت
عدماتحاد، جدایی▼، انشعاب، گسیختگی، گسست
بریدگی، گسل، شکاف، عدم تداوم
لقی، لقبودن، عدم انسجام، مایع
پاشیدگی، پراکندگی، تفرق
انصراف، چشمپوشی، کنارهگیری، استعفا
اختلاف، واگرایی
شقاق، مناقشه
پسنشینی
انفراد، ویژگی
مطلقیت، فقدان ارتباط
چیز جدا، عضو، قیمه، قیمهقیمه، ◄ تکهتکه