عدم رعایت
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته
دم رعایت، بیقیدوبندی، بیتفاوتی، هرجومرج، بیدقتی، غفلت
عدمتطبیق
پا فراتر گذاشتن، سرپیچی
نادرستی، تخلف، قانونشکنی
وفا نکردن بهتعهد، بدقولی، دبه، جفا، بیثباتی، خیانت
فسخ معامله یا عقد، فک، اقالت (اقاله)، الغا، لغو، ابطال