عمل خیرخواهانه
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات بین فردی
ه، کار عام المنفعه، مهربانی، لطف، خدمت، خیریه، نیکوکاری، وقف، دهش، کمک، خدمتگزاری، کارداوطلبانه
لطف، منت، مرحمت
وقف، نذر، واگذاری، هبه، صلح، قرضالحسنه
خیریه، صدقه، خیرات، بلاگردان، خِیر، باقیاتصالحات، امر خیر
دارالایتام، شیرخوارگاه، پرورشگاه، صندوق صدقات
محاسن
مبرت