غفلت
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: شرایط و عَمَلِ شهود
یدقتی، بیمبالاتی، سهو، بیملاحظگی، اهمال، مسامحه، لغزش، تغافل، بیخبری، بیتوجهی، فراموشی
آبمالی، فروگذاری، کوتاهی، قصور، فقدانوظیفه
سادهانگاری، سادهنگری، سهلانگاری، تازهکاری، فقدان آمادگی، بیتفاوتی
تعلل، دفعالوقت، تأخیر
سکون، عدم فعالیت، بیعاری، بیحالی
بینظمی
خطا، اشتباه
تساهل، نرمش
سطحیبودن، [◄کمعمقی 212]
عدم مهارت، ناشیگری، سرهمبندی، ناشایستگی
عجز درانجام، درماندگی، شکست
اغماض
عدول، روگردانی، اجتناب
بیفکری، بیاحتیاطی، بیپروایی