ترجمه مقاله

غمگین

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات فردی حزین، غصه‌دار، غم‌دیده، غم‌زده، غمناک، سربه‌گریبان، سردرگریبان، ملول، دلتنگ، ناشاد، اندوهگین، دل‌شکسته، غمین، غمخور، غم‌آلود، ماتم‌زده، غصه‌دار، اندوه‌زده، متألم، پریشان، بلاجو [ی]، مفلوک، نومید، محکوم، متأسف، افسرده رنجور▲، ناراحت، ترشرو
ترجمه مقاله