غیرواقعی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: وجود
مجاز، پوچ، عبث، باطل، عاریتی، بیقاعده، بیجا، بیاساس، بیپایه، بیپا، بیجهت، غیرحقیقی، اشتباهی
پوشالی، واهی، خیالی
غیرملموس، بیهوده
نرسیده، کال، نارس، شکلنیافته، بیشکل
بالقوه، ممکن
مفروض، فرض شده، فرضی
مندرآوردی، دروغین، دروغی
بهدردنخور
قلابی، جعلی، ساختگی