ترجمه مقاله

فرسوده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار آتی ژنده، مندرس، وصله‌پینه، پاره، پاره‌پوره، پاره‌پاره زنگ زده، تجزیه شده مستهلک، تقلیل‌یافته، کاسته ◄ کاهنده مستعمل، نخ‌نما، کهنه، قدیمی، مورد استفاده ازجنگ‌برگشته تاراج شده، ویران، خراب، خرابه، ویرانه
ترجمه مقاله