مجازات بدنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات کنجه، عذاب، زجر، تنبیه بدنی، کتک، سیلی، پسگردنی، فلکه، توسری، ضربه، شلاق، تازیانه تعزیر، حدّ، ضربوشتم، سیاست، تأدیب، تعذیب اعمال شاقه، مشتکاری، مشتمال وسیلۀ تنبیه، وسیلۀ شکنجه اذیت