ترجمه مقاله

مزدور

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اخلاقیات وش، خودفروخته، پولکی، فروشی، رشوه گیر، اجیر، جیره‌خوار، عامل، مزدبگیر، حقیر گلادیاتور ◄ مزدور دست‌نشانده، عامل، مأمور
ترجمه مقاله