ترجمه مقاله

مشاور

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه مستشار، رایزن، ناصح، مؤتمن، وکیل‌مدافع، حَکَم، داور، مرجع نظردهنده، میانجی، راهنما، شخص کارشناس پزشک مشاور ◄ پزشک اندرزگاه ◄ زندان
ترجمه مقاله