ترجمه مقاله

مطیع

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: ارادۀ اجتماعی عام ع، فرمانبردار، فرمانبر، حرف‌گوش‌کن، رام، تسلیم، سازگار، سربه‌زیر پیرو، تابع، زیردست، وابسته، رهوار، پابه‌راه، سربه‌راه چاکر، منقاد، عبید، عبد، بنده، غلام، ارادتمند، سرسپرده، سرسپار دست به‌سینه، دست برسینه طوع، سخره تابعه باوفا، وفادار، وظیفه‌شناس، مخلص، صدوق، صدیق، فداکار مظلوم مقلد پیروان
ترجمه مقاله