ترجمه مقاله

معیوب کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات فردی عیوب کردن، صدمه زدن، خدشه دارکردن، لکه دار کردن، آسیب زدن، ازشکل طبیعی خارج کردن بدنام کردن ◄رسوا کردن ناقص کردن، شکستن، بریدن، پاره کردن، خط انداختن
ترجمه مقاله