ترجمه مقاله

موافق

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نتیجۀ استدلال فق، مجاب، قانع، متقاعد، همراه، هوادار، مؤید، متفق یک‌زبان، یک‌سخن، همزبان، هم‌عقیده، هم‌‌رأی، متفق‌الرأی، متفق‌القول، همدل، هم‌داستان، همساز خرسند ◄ موافق (راضی)
ترجمه مقاله