موفق
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نتیجۀ عمل
میاب، بهرهمند، پیروز، برنده، غالب، مظفر، منصور، فاتح، فیروز، ظفرمند، شکستناپذیر، مطمئن
مسلط، مستولی، غالب، چیره، بانفوذ
رستگار، نجاتیافته
مؤثر، ثمربخش، سودمند، مفید
شخص پیروز، فاتح، قهرمان، پهلوان، بهترینِنوعِ خود
باموفقیت