نادرست
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اخلاقیات
، متقلب، بدجنس، بیوجدان، خاطی، ناشایسته، نارو، نانجیب، فرصتطلب، شرور، دورو
پدرسوخته، جلب
ناسره، اشتباه، دارای مفهوم نادرست: [نادرستدو معنی دارد: انسان نادرست و مفهوم نادرست. در مورد اخیر به خطا 495رجوع شود.] ناصواب، ناحق، ناحساب، ناراست، اشتباهی