ترجمه مقاله

ناسازگار

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: رابطه اسازگار، نابه‌هنجار، مباین، متعارض، متغایر، متضاد نامناسب▼ نامساعد بدلعاب، معترض، مخالف، ستیزه‌جو، محارب، معارض، دشمن مانعة‌الجمع، متناقض، ضد، مغایر، نامتجانس، ناهمگن، تطبیق‌ناپذیر ناهنجار، غیرطبیعی، خارجی، بیرونی [مجرد] متفاوت
ترجمه مقاله