ترجمه مقاله

نرمی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ غیرآلی رمی، نرمش، انعطاف، تعامل، لطافت، سُستی ارتجاع، چکش‌خوری، شکل‌پذیری، انحناپذیری، قالب‌پذیری، خَم‌پذیری خاصیتِ کِشی، فنری، کِش‌سانی، کشش‌پذیری خمیری بودن، خمیر سَیَلان، آبگونگی نرمش، عطوفت، آسان‌گیری سستی، رخوت چیز نرم، چیز منعطف: پلاستیک، کائوچو، لاستیک، غضروف، خمیر، گِل رُس، بتونه، ژل، ژله، مدادپاک‌کن، مخمل، حریر، ابریشم، ملامین، اسفنج، ابر، کرک، پَر، مو جای ‌نرم: بستر، تختخواب، کوسن، بالش، چمن، باتلاق فنر، کِش، چیز کِش‌سان نرم کردن، تلطیف
ترجمه مقاله