ترجمه مقاله

نگاه کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی کردن، نظر انداختن(افكندن)، شاهد بودن برانداز کردن، دید زدن، تماشا کردن، نظاره کردن، خوردن، چشم‌چرانی کردن ◄ گستاخ بودن ناخنک زدن، نگاه اجمالی کردن، تورق کردن، نگاه سطحی کردن رصد کردن
ترجمه مقاله