ترجمه مقاله

پخته

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت ‌شده، آب‌پز، بخارپز، دم‌پخت، نیم‌پز، برشته، تنوری، دوآتشه، سرخ‌شده، سرخ‌کرده، کباب(شده)، بریان، بوداده، عسلی [تخم‌مرغ] پزا دم‌کرده، آبکش جاافتاده، خوب پخته‌شده مقطر ◄ بُخاردار
ترجمه مقاله