ترجمه مقاله

پناهنده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت عیدی، آواره، آلاخون، ویلان‌وسیلان، بی‌پناه، مهاجر، جلای میهن کرده، اخراجی، معزول گوشه‌نشین، منزوی، آدم تنها طردشده، مطرود، رانده، مورد بی‌احترامی مستثنی، خارجی [صفت: ◄ جابه‌جاشده، منقول 188]
ترجمه مقاله