چگال
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ غیرآلی
ت (سفت)، توپُر، دَلمه، بسته، متراکم، یکپارچه، یکتکه، کثیف، غلیظ، ستبر، کُلُفت، ضخیم، زمخت، سنگین، فسیل، استوار، صلب
گس، قابض
استخواندار، سنگین
نفوذناپذیر، امپرمآبل، نمناپذیر، ناتراوا
انبوه، پُرپُشت، پُربار
نیمهمایع
مجسم، ملموس، لمسشدنی، محسوس، متشکل، تناور، دارای پیکر، واقعی، دارای جوهر، اصلی، مادی
منجمد ◄ سردشده