ترجمه مقاله

چیز ثبات دهنده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: تغییر ثبات دهنده، پایاساز، تثبیت کننده، استوار کننده، متعادل کننده، باله، تیر ته کشتی، حمال کشتی، وزنۀ تعادل، پارسنگ، بالاست، سنگینی، خنثی کننده، جبران‌کننده شمع، حائل، نگهدار، پایه، شالوده، تیر عمود، تکیه‌گاه
ترجمه مقاله