کاشتن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ آلی
ن، کِشتن، کشت کردن، زراعت کردن، نشاندن، [کار گذاشتن 303]، شخم زدن، برداشت کردن، برداشتن
باغبانی کردن، گلکاری کردن
باد دادنِ خرمن(گندم ،...)، آیش دادن(گذاشتن)
تخم (بذر) پاشیدن (افشاندن،افکندن)، بارور کردن، بار آوردن